صفحه 49
مسئله 246- كسى كه وضو مىگيرد مستحبّ است
موقعى كه نگاهش به آب مىافتد بگويد:
«بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ
الْحَمْدُللَّهِ الَّذى جَعَلَ الْماءَ طَهُورَاً وَ لَمْ يَجْعَلْهُ نَجِساً».
و موقعى كه پيش از وضو دست خود را مىشويد
بگويد:
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنى مِنَ التَّوَّابينَ
وَاجْعَلْنى مِنَ المُتطَهِّرين».
و در وقت مضمضهكردن، يعنى آب در دهان
گردانيدن، بگويد:
«اللَّهُمَّ لَقِّنى حُجَّتى يَوْمَ
الْقاكَ وَ اطْلِقْ لِسانِى بِذِكْرِكَ».
و در وقت استنشاق، يعنى آب در بينى كردن،
بگويد:
«اللَّهُمَّ لاتُحَرِّمْ عَلَىَّ ريْحَ
الْجَنَّة وَاجْعَلْنى مِمَّنْ يَشُمُّ رِيْحَها وَ رَوْحَها و طيبَها».
و موقع شستن صورت بگويد:
«اللَّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهى يَوْمَ
تَسْوَدُّ فيه الْوُجُوهُ وَ لا تُسَوِّدْ وَجْهى يَوْمَ تَبْيَضُّ فيه الْوُجُوه».
و در وقت شستن دست راست بخواند:
«اللَّهُمَّ اعْطِنى كِتابى بِيَمنى وَ الْخُلْدَ فى
الْجَنانِ بِيَسارى وَ حاسِبْنى حِساباً يَسيراً».
و موقع شستن دست چپ بگويد:
«اللَّهُمَّ لا تُعْطِنى كِتابى بِشِمالى
وَ لا مِنْ وَراءِ ظَهْرى وَ لا تَجْعَلْها مَغْلُولَةً الى عُنُقى وَ اعُوذُ
بِكَ مِنْ مُقَطَّعاتِ النّيرانِ».
و موقعى كه سر را مسح مىكند بگويد:
صفحه 50
«اللَّهُمَّ غَشِّنى بِرَحْمَتِكَ وَ
بَرَكاتِكَ و عَفْوِكَ».
و در وقت مسح پا بخواند:
«اللَّهُمَّ ثَبِّتْنى على الصِّراطِ يَوْمَ
تَزِلُّ فيهِ الأَقْدامُ وَ اجْعَلْ سَعْيى فى ما يُرْضيكَ عَنّى يا
ذَاالجَلالِ وَالْاكْرام».
شرايط وضو
شرط اوّل: آب وضو پاك باشد.
شرط دوّم: مطلق باشد.
مسئله 247- وضو با آب نجس و آب مضاف باطل
است، گرچه انسان نجسبودن يا مضاف بودن آن را نداند يا فراموش كرده باشد، و اگر با
آن وضو نمازى هم خوانده باشد، بايد آن نماز را دوباره با وضوى صحيح بخواند.
مسئله 248- اگر غير از آب گلآلود و مضاف آب
ديگرى براى وضو ندارد، چنانچه وقت نماز تنگ است بايد تيمّم كند و اگر وقت دارد
بايد صبر كند تا آب صاف شود، بعد وضو بگيرد.
شرط سوّم: آب وضو بايد مباح باشد.
مسئله 249- وضو با آب غصبى و آبى كه معلوم
نيست صاحب آن راضى است يا نه حرام است، امّا اگر سابقاً راضى بوده و انسان
نمىداند از رضايتش برگشته يا نه، حرام نيست، و اگر آب وضو در جاى غصبى بريزد، وضو
اشكال ندارد.
مسئله 250- وضو گرفتن از آب مسجدى كه انسان
نمىخواهد در آن نماز بخواند و آب تيمچهها و مسافرخانهها و مدرسهها براى كسانى
كه ساكن آنجا نيستند، اگر معمولًا ساير افراد هم از آب آنها استفاده مىكنند اشكال
ندارد و در غير اين صورت حرام است و موجب ضمان آب مىباشد.
مسئله 251- وضو گرفتن و تصرّفات جزئى در
نهرهاى بزرگ يا كوچك اشكال ندارد، گرچه صاحبان آنها راضى نباشند يا صغير و مجنون
باشند.
صفحه 51
مسئله 252- اگر فراموش كند آب غصبى است و با
آن وضو بگيرد صحيح است، گرچه خودش آب را غصب كرده باشد.
شرط چهارم و پنجم: ظرف آب وضو بايد مباح بوده
و از طلا يا نقره نباشد.
مسئله 253- اگر آب وضو در ظرف غصبى يا طلا يا
نقره باشد و غير از آن آبى نداشته باشد بايد تيمّم كند و اگر وضو بگيرد وضوى او
صحيح است، گرچه معصيت كرده است.
مسئله 254- اگر در حوضى كه مثلاً يك آجر يا
يك سنگ آن غصبى است وضو بگيرد صحيح است، ولى اگر وضوى او تصرّف در غصب حساب شود،
گناهكار است.
مسئله 255- اگر در صحن يكى از امامان يا
امامزادگان كه سابقاً قبرستان بوده حوض يا نهرى بسازند، چنانچه انسان نداند كه
زمين صحن را براى قبرستان وقف كردهاند، وضو گرفتن در آن حوض و نهر اشكال ندارد.
شرط ششم: اعضاى وضو موقع شستن و مسحكردن پاك
باشد.
مسئله 256- اگر پيش از تمام شدن وضو، جايى را
كه شسته يا مسح كرده نجس شود، وضو صحيح است.
مسئله 257- اگر غير از اعضاى وضو جايى از بدن
نجس باشد، وضو صحيح است، ولى اگر مخرج را از بول يا غائط تطهير نكرده باشد، بهتر
آن است كه اوّل آن را تطهير كند، بعد وضو بگيرد.
مسئله 258- اگر يكى از اعضاى وضو نجس باشد و بعد از وضو شك
كند كه پيش از وضو آنجا را آب كشيده يا نه، چه در موقع وضو ملتفت پاكبودن و نجسبودن
آنجا بوده يا نبوده، يا شك دارد كه ملتفت بوده يا نبوده، وضوى او صحيح است و در هر
صورت جايى را كه نجس بوده بايد آب بكشد.
مسئله 259- اگر در صورت يا دستها بريدگى يا
زخمى است كه خون آن بند نمىآيد و آب براى آن ضرر ندارد، بايد در آب كر يا جارى
فرو برد و قدرى فشار دهد كه خون بند بيايد بعد به نيّت وضوى ارتماسى بيرون بياورد.
صفحه 52
شرط هفتم: وقت براى وضو و نماز كافى باشد.
مسئله 260- هرگاه وقت به قدرى تنگ باشد كه
اگر وضو بگيرد تمام نماز يا مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مىشود، بايد تيمّم
كند، ولى اگر براى وضو و تيمّم يك اندازه وقت لازم باشد، بايد وضو بگيرد.
مسئله 261- كسى كه در تنگى وقت نماز بايد
تيمّم كند، اگر وضو بگيرد صحيح است، چه براى آن نماز وضو بگيرد يا براى كار ديگر،
گرچه معصيت كرده است.
شرط هشتم: به قصد قربت، يعنى براى انجام
فرمان خداوند عالم، وضو بگيرد و اگر براى خنكشدن يا به قصد ديگرى وضو بگيرد، باطل
است.
مسئله 262- لازم نيست نيّت وضو را به زبان
بگويد يا از قلب خود بگذراند، ولى بايد در تمام وضو متوجّه باشد كه وضو مىگيرد،
به طورى كه اگر از او بپرسند چه مىكنى بگويد وضو مىگيرم.
شرط نهم: وضو را به ترتيبى كه گفته شد بهجا آورد،
يعنى اوّل صورت و بعد دست راست و بعد دست چپ را بشويد و بعد از آن سر و بعد پاها
را مسح نمايد، و بايد پاى راست را پيش از پاى چپ مسح كند و اگر به اين ترتيب وضو
نگيرد، باطل است.
شرط دهم: كارهاى وضو را پشت سر هم انجام دهد.
مسئله 263- اگر بين كارهاى وضو به قدرى فاصله
شود كه وقتى مىخواهد جايى را بشويد يا مسح كند رطوبت جاهايى كه پيش از آن شسته يا
مسح كرده خشك شده باشد، وضو باطل است.
مسئله 264- اگر كارهاى وضو را پشت سر هم بهجا
آورد ولى بهواسطۀ گرماى هوا يا حرارت زياد بدن و مانند اينها رطوبت خشك شود، وضوى
او صحيح است.
مسئله 265- راه رفتن در بين وضو اشكال ندارد،
پس اگر بعد از شستن صورت و دستها چند قدم راه برود و بعد سر و پا را مسح كند وضوى
او صحيح است.
صفحه 53
شرط يازدهم: شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام
دهد، و اگر ديگرى بخواهد صورت و دستهای او را بشوید یا مسح سر و پاهای او را بکشد،
حتّی اگر با کمک خود او باشد، جایز نیست و وضو باطل است، امّا کمک در رساندن آب به
او مانند گرفتن شلنگ، مبطل وضو نیست.
مسئله 266- كسى كه نمىتواند وضو بگيرد بايد
نايب بگيرد كه او را وضو دهد و چنانچه مزد هم بخواهد، در صورتى كه بتواند بايد
بدهد، ولى بايد خود او نيّت وضو كند و با دست خود مسح نمايد و اگر نمىتواند، بايد
نايبش دست او را بگيرد و به جاى مسح او بكشد، و اگر اين هم ممكن نيست، بايد از دست
او رطوبت بگيرند و با آن رطوبت، سر و پاى او را مسح كنند.
مسئله 267- هر كدام از كارهاى وضو را كه
مىتواند به تنهايى انجام دهد، نبايد در آن كمك بگيرد.
شرط دوازدهم: استعمال آب براى او مانعى
نداشته باشد.
مسئله 268- كسى كه مىترسد اگر وضو بگيرد
مريض شود يا اگر آب را به مصرف وضو برساند تشنه بماند، نبايد وضو بگيرد، ولى اگر
وضو بگيرد، وضوى او صحيح است، گرچه احتمال دهد يا يقين داشته باشد كه براى او ضرر
دارد.
شرط سيزدهم: در اعضاى وضو مانعى از رسيدن آب
نباشد.
مسئله 269- اگر مىداند چيزى به اعضاى وضو چسبيده
ولى شك دارد كه از رسيدن آب جلوگيرى مىكند يا نه، بايد آن را بر طرف كند يا آب را
به زير آن برساند.
مسئله 270- اگر زير ناخن چرك باشد، وضو اشكال
ندارد، ولى اگر ناخن را بگيرند، بايد براى وضو آن چرك را بر طرف كنند و نيز اگر
ناخن بيشتر از معمول بلند باشد، بايد چرك زير مقدارى را كه از معمول بلندتر است بر
طرف نمايند.
مسئله 271- اگر در صورت و دستها و جلوى سر و
روى پاها بهواسطۀ سوختن يا چيز ديگر برآمدگى پيدا شود، شستن و مسح روى آن كافى
است. و چنانچه سوراخ شود، رساندن آب به زير پوست لازم نيست، بلكه اگر پوست يك قسمت
آن كنده شود، لازم نيست آب را به زير قسمتى كه كنده نشده برساند، ولى چنانچه پوستى
كه كنده شده گاهى به بدن مىچسبد و گاهى بلند مىشود، بايد آن را قطع كند يا آب را
به زير آن برساند.
صفحه 54
مسئله 272- اگر انسان شك كند كه به اعضاى وضوى او چيزى
چسبيده يا نه، چنانچه احتمال او در نظر مردم بهجا باشد، مثل آنكه بعد از گِلكارى
شك كند گِل به دست او چسبيده يا نه، بايد وارسى كند يا به قدرى دست بمالد كه
اطمينان پيدا كند كه اگر بوده بر طرف شده يا آب به زير آن رسيده است.
مسئله 273- جايى را كه بايد شست و مسح كرد هر
قدر چرك باشد، اگر چرك آن مانع از رسيدن آب به بدن نباشد اشكال ندارد. و همچنين
است اگر بعد از گچكارى و مانند آن چيز سفيدى كه جلوگيرى از رسيدن آب به پوست
نمىنمايد بر دست بماند، ولى اگر شك كند كه با بودن آنها آب به بدن مىرسد يا نه،
بايد آنها را برطرف كند.
مسئله 274- اگر پيش از وضو بداند كه در بعضى
از اعضاى وضو مانعى از رسيدن آب هست و بعد از وضو شك كند كه در موقع وضو آب را به
آنجا رسانده يا نه، گرچه بداند در موقع وضو ملتفت آن مانع نبوده، وضوى او صحيح
است.
مسئله 275- اگر در بعضى از اعضاى وضو مانعى
باشد كه گاهى آب به خودى خود زير آن مىرسد و گاهى نمىرسد و انسان بعد از وضو شك
كند كه آب زير آن رسيده يا نه، گرچه بداند موقع وضو ملتفت رسيدن آب به زير آن
نبوده لازم نيست دوباره وضو بگيرد.
مسئله 276- اگر بعد از وضو چيزى كه مانع از
رسيدن آب است در اعضاى وضو ببيند و نداند موقع وضو بوده يا بعد پيدا شده، گرچه
بداند كه در وقت وضو ملتفت آن مانع نبوده، وضوى او صحيح است.